به گزارش شهرآرانیوز، از آنجایی که سینماگران ایران یکی از مهمترین اهدافشان را حضور تمام قد در جشنواره فجر گذاشتهاند و این جشنواره مبدل شده است به فرش قرمزی برای آنکه بدانیم چه کسی در سال جاری بهترین عملکرد خود را ارائه کرده است، میتوانیم بگوییم فیلمهایی که در این جشنواره از اهمیت برخوردار میشوند اتفاقا در تاریخ سینما نیز جای بهخصوصی برای خودشان رزرو میکنند.
با بررسی اجمالی میتوان دریافت که مخاطبان سینمای کشورمان به شدت از ژانر جنایی-معمایی استقبال میکنند. همچنان که میبینیم بسیاری از فیلمهایی که مورد توجه قرار گرفته و حتی گاه ماندگار شدهاند نیز در همین ژانر بودهاند. فیلمهایی ازجمله «متری ۶ و نیم» و «علفزار» از بهترین نمونههای این ژانر است که در سالهای اخیر طرفداران خودش را داشته است. البته که این دست فیلمها به تازگی نظر مخاطبان را به خود جلب نکرده و پیش از این هم در سریالهایی ازجمله آثار مهدی فخیمزاده مثل «خواب و بیدار» سالها مورد نظر و توجه مخاطب قرارگرفته بود.
با این مقدمه قرار است سراغ فیلم سینمایی «بیبدن» به کارگردانی مرتضی علیزاده، نویسندگی کاظم دانشی و تهیهکنندگی سید مصطفی احمدی برویم که سروصدای بسیاری را در میان مخاطبان به پا کرده بود. فیلمی که بیشک یکی از مهمترین فیلمهای جشنواره فجر امسال بود.
سوژهها فدای فرایند شدهاند
«بیبدن» فیلمی جنایی است که از یک پرونده قضایی مهم الهام گرفته است. داستان فیلم با تغییراتی به یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ اشاره دارد؛ پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت و یکی از پیچیدهترین پروندههای چند سال اخیر ایران بود که حاشیههایی هم در فضای مجازی داشت. فیلم با دستمایه قرار دادن این پرونده، سراغ شخصیتها میرود و ما را با ابعاد مختلف یک حکم آشنا میکند.
همانطور که میبینید فیلم دارای ایده مناسب و قابل توجهی است، اما دلایل مختلفی فیلم را دچار شتابزدگی کرده و سبب شده است که در این اثر از تکنیکهای سینمایی، پیچیدگیهای فیلمبرداری، شخصیتپردازیهای مهمی که فیلمنامه را جذاب میکند و حتی غیر مستقیم بیان کردن ایده فیلم چشمپوشی شود. به نوعی که انگار بازیگران میآیند که خشمشان را به تصویر بکشند، اشک بریزند و بعد آهسته از جلوی دوربین کنار بروند. حتی گاهی از اوقات لحن بازیگران ثابت است و برای شکل دادن تیپ خود یا حتی شخصیتپردازی تلاش زیادی نمیکنند.
تماشای قصاص با عینک متفاوت «بیبدن»
از همان ابتدا، «بیبدن» میآید که به شما بگوید ماجرای یک قصاص در میان است. قصاصی که قرار است جور دیگری به آن نگاه شود. در بیشتر داستانهای معمایی-جنایی، ما منتظر قصاص محاکمه شونده بودهایم، اما در این فیلم با اینکه مخاطب میداند قاتل باید قصاص شود اما تردید میکند. همین تردید هنری است که در اثر به کار میرود که البته با کمی پردازش و پر و بال دادن بیشتر به آن اتفاقات بهتری برای «بیبدن» میافتاد.
«بیبدن» راوی پرونده معروف «آرمان و غزاله» است؟
با آنکه آقای کارگردان میگوید اثرش اقتباسی آزاد از چندین پرونده واقعی است، اما «بیبدن» شباهت بسیاری زیادی به پرونده عجیبِ آرمان و غزاله دارد و اولین اطلاعاتی که در ذهن بینندهاش زنده میکند، مربوط به این پرونده است. نحوه چگونگی اتفاق و روند پیگیری پرونده و تقابل خانوادهها بسیار به پرونده آرمان و غزاله شبیه است و سازندگان فیلم فقط بعضی اطلاعات را تغییر دادهاند.
داشتن همین پس زمینه کافی است تا تماشاگر با کنجکاوی زیادی به تماشای فیلم بنشیند. خوشبختانه علیزاده و دانشی، سوژهای به این حساسی و مهمی را حیف نکردهاند و توانستهاند تماشاگر فیلم را تا پایان با خودشان همراه کنند.
فیلم از همان سکانس اول که با صحنه اعدام شروع میشود، خیلی زود قلاب خودش را میاندازد و تماشاگر را متوجه حساس بودن موضوع میکند. پس از آن فیلم برای رفتن به درونِ داستان اصلی، خیلی مخاطبش را معطل نمیکند و حاشیه نمیرود.
دختری به نام ارغوان ناپدید شده و پدر و مادرش سخت به دنبالش میگردند. در میان جستوجوهای پلیس، آنها به پسری به نام سروش که سابقه دوستی با ارغوان داشته شک میکنند و سروش در همان جلسات اول به کشتن ارغوان اعتراف میکند اما در ادامه اعترافش را پس گرفته و چیزی را گردن نمیگیرد. پس از این اتفاق، شاهد تقلای خانواده ارغوان در یافتن سرنخی برای پیدا کردن فرزندشان و از آن طرف دست و پا زدنهای خانواده سروش برای آزادی سروش هستیم. در ادامه تقابل دو خانواده برای گرفتن رضایت و جلوگیری از اعدام سروش شکل میگیرد که تا زمان اجرای حکم قصاص ادامه پیدا میکند.
داستان به خودیِ خود، حساسیتبرانگیز است. بنابراین برای شکل دادن چنین داستانی باید بااحتیاط به جزئیات توجه کرد. موضوعی که در «بی بدن» به خوبی به آن پرداخته شده است. نکته دیگر اینکه علیزاده در فیلم دچار هیجانزدگی نمیشود و تا پایان فیلمش را به درست و بهقاعده پیش میبرد که این برای یک کارگردان فیلم اولی نکته مثبتی به شمار میرود.
عوامل فیلم «بیبدن»
مرتضیحسین علیزاده کارگردان فیلم بیبدن است ولی در کنار خودش تیم حرفهای و خوشسابقهای داشته تا این فیلم به یکی از مهمترین فیلمهای اجتماعی سال بدل شود؛ کاظم دانشی کارگردان مستعد و جوان ایران که پیش از این فیلم علفزار را ساخته بود، فیلمنامه بیبدن را نوشته و البته بازیگردانی فیلم را هم به عهده داشته است. مصطفی احمدی که سابقه تهیه فیلم درخت گردو را در کارنامه دارد و با مهران مدیری برنامههایی نظیر دورهمی را تولید کرده، به عنوان تهیهکننده این اثر حاضر است. مهدی سعدی تدوینگر این فیلم است و حبیب خزاییفر آهنگساز مطرح سینما که شاهکار موسیقی زخم کاری از یادگاریهای اوست، آهنگسازی این فیلم را بر عهده دارد.
یکی از پرحاشیهترین فیلمهای سال جاری
حاشیههای فیلم بیبدن از روزهای آخر دی ماه ۱۴۰۲ آغاز شد. جایی که یک سایت خاص با اطلاعات کامل از فیلمنامه و سیر داستانی فیلم خواستار توقف پخش آن شد. پذیرفته نشدن فیلم در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر باعث شده تا بازیگر نقش اول زن آن، یعنی الناز شاکردوست با حضور در یکی از اکرانهای مردمی فیلم در جشنواره، اعتراضش به حذف فیلم را علنی کند. ویدیویی که باعث واکنشهای بسیاری شد.
برخی شایعات حکایت از آن دارد که سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و موسسه تصویر شهر که سرمایهگذار این فیلم هستند تنها به شرط آنکه فیلم در بخش مسابقه پذیرفته شود، اجازه استفاده از برج میلاد و سینما ملت را به مسئولان جشنواره برای سینمای رسانهها میدهند که البته چنین هم نشد!